قاب عکس تکراری تنی چند از مسؤلین که هر هفته در قالب جلسات مختلف با عناوین گوناگون تکرار می شود خود گواهی است بر این مسئله که مشکلات شهرستان حل و فصل نخواهد شد. در واقع جدول کاری مسؤلین در شهرستان بیشتر به حضور در جلسات هفتگی و ارائه ی نقطه نظراتشان در حوزه های مختلف اختصاص دارد که با عنایت به عدم تخصص در همه ی زمینه ها و نتیجتا ارائه و اعمال نظراتی منطبق بر مفروضه های ذهنی شخصی بازدهی مناسبی نخواهد داشت.
اما پس چگونه باید بازدهی درستی در حل مشکلات داشته باشیم؟
یک روال عادی حل مسئله در ابتدا به رسمیت شناختن آن توسط مسؤلین جهت جلوگیری از تبدیل مسئله به مشکل و به تبع آن بحران است. در همین راستا یک کمیته با حضور افراد با تجربه و متخصص در این زمینه شکل می گیرد. مقصود از با تجربه و متخصص هم چند مدیر یا معاونت یک اداره ی بخصوص نیست! این کمیته اطلاعات جامعی در خصوص ابعاد ماجرا و حجم و گستردگی مسائل و سناریو های پیش رو در بهترین و بدترین حالت را به صورت کمی و نه توضیحات بی فایده ارائه خواهد داد. اگر چنین کمیته ای با ترکیب درستی تشکیل شود طبیعتا بازدهی مناسبی خواهد داشت. مدت زمان انجام این کار نهایتا یک ماه طول خواهد کشید.
مرحله ی دوم ارائه ی گزارش کمیته بررسی به مسؤلین امر است و اینجاست که برای بررسی این گزارش، مسؤلین امر بایستی تشکیل جلسه دهند. در این جلسه بجای نقطه نظرات عالی جنابان بایستی گزارش کمیته قرائت شده و ابهامات و سوالات مسؤلین پاسخ داده شود. سپس مدیران بایستی با توجه به شرایط پیش رو و توانمندی ها و پتانسیل های بالفعل، میزان حاد بودن شرایط را ارزیابی کنند. در صورتی که توانمندی های فعلی پاسخگوی نیاز ما نباشد یا سناریو های ترسیم شده در قالب چشم انداز، شکل نگران کننده ای داشته باشد، باید یک تیم ارزیابی برای تحلیل منطقه پیرامون یافتن راهکارهای انطباقی با شرایط مادی و معنوی منطقه تشکیل شود.
این تیم نیز با افراد زبده ای تشکیل می شود که بر خلاف نفرات کمیته ی پیشین صرفا افراد علمی و متخصص نمی باشند بلکه به محیط منطقه و موانع احتمالی پیاده کردن یک سری راهکار ها آگاهی دارند و به اصطلاح شخصیت محیطی منطقه را می شناسند و با میزان توانمندی های مادی و معنوی محیط آشنا هستند.
تیم مذکور نیز در مدت یک ماه بایستی راهکار های خود را در قالب گزارشی ارائه دهد. پس از ارائه گزارش بار دیگر مدیران و مسؤلین بایستی دورهم جمع شوند تا گزارش مزبور را بررسی کنند. در بررسی گزارش،مسؤلین بایستی از میان راهکار های ارائه شده در آن چند مورد را انتخاب کنند. در نهایت حالا زمان مناسب برای عکس گرفتن و اعلام سیاستهای مسؤلین برای مقابله با مشکل مد نظر هست. حالا مسؤل مربوطه هم اطلاعات کمی و کیفی درستی در خصوص مسئله دارد و هم با راهکار ها آشناست و هم راهکارهایی که اجرایی می شود را اعلام می کند.
با این شیوه مشکلات می توانند حل شوند و یا به عبارتی اگر قرار هست مشکلا حل شوند از این طریق حل خواهند شد. در غیر این صورت شاهد خواهیم بود که حتی ساده ترین مشکلات هم در شهرستان قابلیت تبدیل شدن به بحران را خواهند داشت. مسائل مهم و اصلی شهرستان باید از این طریق حل شود و راه حل دیگری نخواهد داشت.
در حقیقت حضور میدانی مدیران بیشتر زمانی بکار می آید که بخواهند گره های بروکراتیک اداری را حل و فصل کنند و اجازه ندهند حقوق مردم با قرار گرفتن در جریان این گره ها ضایع شود. اگر این حضور بخواهد خود را در تک تک پرده های مرتبط با پروسه های حل مسئله نشان دهد، بازدهی درستی نخواهد داشت.